سفارش تبلیغ
صبا ویژن
رحمت خدا، حاملان قرآن را فرا گرفته استو آنان به نور خداوند ـ عزّوجلّ ـ پوشیده شده اند. ای حاملان قرآن ! با بزرگداشتِ کتابش با خدا دوستی کنید، تا شما را بیشتردوست بدارد و شما را محبوب خلقش گرداند. [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
ندامت
 
داستان طالوت و درس های آن

با سلا

    امروز تو جلسه ی حاج آقا قرائتی شرکت کردم و بازم مثل دفعات قبل که پای صحبتای یه عالم میشستم پشیمون شدم، به خاطر اشتباهاتی که کردم، به خاطر اینکه چرا ما واقعا از داشته هامون درست استفاده نمی کنیم، چرا فقط همیشه اسیر توطئه های غربی ها میشیم، چرا به خودمون نمیایم، چرا بعد از اشتباهاتمون به اونا پی می بریم و .. و واقعا بازم از کوچکترامون میخوام که مراقب باشن واز بزرگتراشون میخوام که از اونا غافل نشن وبهشون توجه کنن نه اینکه وسواس به خرج بدن، نه، اما از دور مراقب اونا باشن خصوصا ببینن با کیا دوست میشن و بهشون یادآور بشن که آدم اول باید طرف مقابلشو آزمایش کنه بعد طرح دوستی باهاش بریزه آخه تو روایتی خوندم که امیر المومنین حضرت علی(ع) فرمودند:« هر کس در انتخاب برادران (دوستان) امتحان را مقدم ندارد، فریب خوردگى او را به مصاحبت با بدکاران مى کشاند.» غررالحکم، ج5، ص398ف ح8922

www.aviny.com/hadis-mozooee/ejtemai/doost.aspx گرفته شده از سایت

   صحبت از ماجرای طالوت بود که در صفحات 40 و 41 قرآن (به خط عثمان طه)، یعنی آیات 246 تا 251 سوره بقره، اومده داستان از اونجا شروع میشه که قوم به پیامبرشون میگن ملکی را برای ما بر گزین تا به سرکردگی او در راه خدا جهاد کنیم؛ پیغمبر آنها گفت:«اگر جهاد واجب شد، نافرمانی نکنید.» قوم گفتند:«چگونه به جنگ در راه خدا نیاییم در حالیکه دشمنان ما، ما و فرزندانمان را به ستم از دیارمان خارج کردند.» اما وقتی فرمان جنگ صادر میشه جز اندکی همه روی گردان میشن (اونایی که با این قاطعیت گفته بودن تا آخر می مونن، همون اول راه جا زدن) و خدا از کردار ستمکاران آگاه است.

نکات آیه:

1.جنگ با دشمنی که انسان رو از خانه و کاشانه خودش بیرون کرده، جنگ در راه خدا محسوب میشه. اینجا یکی از بچه ها پرسید اینا حرفای اون قوم بوده از کجا معلوم که درست باشه؛ آقای قرائتی گفتند:«تو قرآن هر جا نقل قول از فردی یا گروهی میشه اگه اشتباه باشه عبارت«کلا» یا «سبحانه» اومده پس اگه این عبارات نیومد حرف درست بوده.»

2.در اینجا افرادی رو که زیر قولشون زدن خدا ستمکار نامیده.

 بعد پیلمبرشون به گروهی که مونده بودن میگه طالوت ملک شماست، باز عده ای از قوم کنار میکشن و میگن چگونه طالوت ملک ما باشه در حالیکه ما از اون برتریم و او مالی نداره، پیامبرشون میگه:«خدا اونو برگزیده، چرا که او در دانش و قوت جسم فزون تر از شماست. وخدا به هرکه بخواهد ملکش را میدهد و خدا توانگر و داناست.

نکات آیه:

1.رهبر یه قوم رو خدا به وسیله پیامبر یا اولیاءش معین میکنه؛ و اصول این انتخاب نه پوله و نه شهرت بلکه اصل توانایی علمی و جسمی در کنار همه و سایرین باید به حرفای او گوش بدن.

2. افرادی پیروز یه جریان یا واقعه هستند که تا آخر پیرو و مطیع حق باشن و گذشته ی درخشانشون، کافی نیست.

   بعد پیامبرشون میگه:«نشانه ی ملک او تابوتی است که از خانواده موسی و هارون جا مانده و فرشتگان آن را به دوش می آورند، و در آن آرامشی است از طرف پروردگارتان.» که در این موضوع نشانه ایست اگر اهل ایمان باشید.

نکات آیه:

این آیه جواب خیلی خوبیه واسه این ایراد که وهابیون از ما شیعیان میگیرن که چرا شما حرم ائمه یا امامزاده ها رو میبوسید و اونو مقدس میدونید، آخه وقتی یادگاران خانواده حضرت موسی(ع) و هارون(ع) مقدسه و مایه آرامشی از طرف پروردگاره چرا قبور ائمه و خاندان پیامبر(ص) مقدس نباشه و مایه آرامش. بعد در اینجا حاج آقا خاطره جالبی تعریف کردن که در قبرستان بقیع یک وهابی به یه شیعه ایراد میگیره که چرا شما به قبور ائمه با اینکه مردن احترام میذارید و اونجا خودکارشو میندازه زمین و میگه امام سجاد، امام باقر و  ... خودکار منو بدید و میگه دیدی اونا مردن و خودکار از جاش تکون نخورد. بعد شیعه خودکارو برمیداره دوباره میندازه زمین میگه خدایا خودکارو بده به من، بعد به وهابیه میگه یعنی خدام مرده، مرد حسابی مگه خدا و ائمه نوکر مان که هرچی گفتیم انجام بدن مگه ما همیشه اطاعت خدا کردیم که انتظار داریم همیشه دعاهامون مستجاب بشه؛ اینجا یاد فرمایشی از علامه طباطبایی(ره) افتادم که ایشون گفتند:«تو بندگیت رو بکن خدا خودش خداییشو بلده.»

    و چون طالوت با لشکریان [خود] بیرون شد گفت‏خداوند شما را به وسیله رودخانه‏اى خواهد آزمود پس هر کس از آن بنوشد از [پیروان] من نیست و هر کس از آن نخورد قطعا او از [پیروان] من است مگر کسى که با دستش کفى برگیرد پس [همگى] جز اندکى از آنها از آن نوشیدند و هنگامى که [طالوت ] با کسانى که همراه وى ایمان آورده بودند از آن [نهر] گذشتند گفتند امروز ما را یاراى [مقابله با] جالوت و سپاهیانش نیست کسانى که به دیدار خداوند یقین داشتند گفتند بسا گروهى اندک که بر گروهى بسیار به اذن خدا پیروز شدند و خداوند با شکیبایان است (???)

 نکات آیه:

1.گاهی وسیله آزمایش خوردنه، همین جور که گاهی چشم، زبان، دست و پا و ... وسیله آزمایش قرار میگیرند. حاج آقا اینجا نکته ای رو متذکر شدن که چه بسا یه نگاه به نامحرم یا نگاه شهوت آلود یه سال ازدواج کردن شخص در آینده رو به عقب بیاندازه (که یکی از علل بالا رفتن سن ازدواج همین نگاه ها و روابط نادرسته همیناس که موجب میشه فرد اصلا به ازدواج فکر نکنه وچیزای دیگه دغدغه اش تو زندگیش بشه)

2.ملاک پیروزی تعداد نفرات نیست؛ مانند جنگ 8 ساله ی خودمون با عراق یا جنگ های لبنان.

و هنگامى که با جالوت و سپاهیانش روبرو شدند گفتند پروردگارا بر [دلهاى] ما شکیبایى فرو ریز و گامهاى ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز فرماى (???)

نکات آیه:

در خانه نشستن و دعا کردن درست نیست آدم باید بیاد وسط میدون و اونجا هم از خدا کمک بخواد مثلا بدون اینکه درس بخونی و فقط تو خونه بشینی و دعا کنی تو امتحاناتت موفق نمیشی، به جایی هم نمیرسی، باید تلاش خودت رو بکنی درست رو بخونی از خدا هم طلب یاری کنی.

پس آنان را به اذن خدا شکست دادند و داوود جالوت را کشت و خداوند به او پادشاهى و حکمت ارزانى داشت و از آنچه مى‏خواست به او آموخت و اگر خداوند برخى از مردم را به وسیله برخى دیگر دفع نمى‏کرد قطعا زمین تباه مى‏گردید ولى خداوند نسبت به جهانیان تفضل دارد (???)

نکات آیه:

حضرت داود(ع) در  آن جنگ فقط 15،16 سال داشتند اما همین جنگ باعث شد حضرت داود(ع) به پیامبری، علم و حکمت برسند.

.ترجمه آیات 251-249 از سایت www.parsquran.com گرفته شده است.


کلمات کلیدی: داستان طالوت

نوشته شده توسط 89/10/10:: 10:51 عصر     |     () نظر